تفاوت روش ادواری با روش دائمی در حسابداری

تفاوت روش ادواری با روش دائمی در حسابداری
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روش های ثبت موجودی ها:


روش ادواری موجودی کالا :

درروش ثبت ادواری حساب موجودی کالادرطول دوره مالی گردش نداردو تا پایان دوره مالی ,تا قبل ازاصلاحات ,بدون تغییرباقی می ماندوسپس باانجام دوثبت اصلاحی ابتدامبلغ موجودی کالا دراول دوره ازاین حساب حذف , سپس مبلغ موجودی کالای پایان دوره دراین حساب بدهکارمی شود.


روش ثبت دائمی موجودی ها:

درروش ثبت دائمی برای ثبت رویدادهای مرتبط به موجودی کالااز حساب موجودی کالا استفاده می شودکه باافزایش موجودی کالا (ناشی ازخریدکالا وبرگشت ازفروش ) وکاهش موجودی کالا (فروش وبرگشت ازخریدبه قیمت تمام شده ) بنابه مورد بدهکاروبستانکار می شود.بنابراین حساب موجودی کالا در دفتر به طور مستمر ودائمی گردش دارد ودرهرزمان مانده موجودی کالا متعلق به واحد تجاری را نشان می دهد.



سیستم ارزیابی ادواری موجودیها(Periodic Inventory system ):


در اغلب واحد های تجاری و ندرتاً در واحدهای تولیدی، سیستم ادواری ارزیابی موجودیها متداول است. در این سیستم هم بهای تمام شده کالای فروش رفته و هم موجودیهای پایان دوره در پایان دوره مالی به هنگام تهیه صورتهای مالی محاسبه می شود. در این روش موجودیهای آخر دوره شمارش شده و ارزش آن بر مبنای یکی از روشهای پذیرفته شده گردش بهای تمام شده تعیین می شود و حسابدارها با کسر کردن ارزش آن از بهای تمام شده کالای آماده برای فروش (که خود از موجودیهای اول دوره بعلاوه خرید طی دوره بدست می آید) بهای تمام شده کالای فروش رفته را محاسبه می نمایند:

ارزش کالای آماده برای فروش = ارزش موجودی در ابتدای دوره+ خرید موجودی طی دوره

بهای تمام شده کالای فروش رفته = ارزش کالای آماده برای فروش- ارزش موجودی در پایان دوره روشهای مختلف ارزیابی ادواری موجودیها به سه دسته کلی تقسیم می شود که عبارتند از:

۱- روش fifo یا اولین صادره از اولین وارده (first in first out )

2- روش lifo یا اولین صادره از آخرین وارده ) last in first out )

3- روش میانگین موزنی (weighted average )




مثال: موجودی اول فروردین مساوی ۲۰ واحد و بهای تمام شده یکواحد آن بالغ بر ۱۰۰ ریال است در طول این ماه ۵۰ واحد از این کالا خریداری شده است که بشرح زیر می باشند که وارد انبار شده بودند:

ارزش واحد مبلغ کل

موجودی اول فروردین ۱۰۰ × ۲۰ ۲۰۰۰

خرید در ۱۱ فروردین ۱۰۵ × ۲۰ ۲۱۰۰

خرید در ۱۵ فروردین ۱۱۰ × ۱۰ ۱۱۰۰

خرید در ۳۰ فروردین ۱۲۰ × ۲۰ ۲۴۰۰
     ———-                ————

           ۷۰                       ۷۶۰۰

از ۷۰ واحد کالای خریداری شده بالا، ۴۰ واحد آن در طول فروردین بفروش رفته است و ۳۰ واحد از آن باقی مانده است صورت ریز فروشهای ماه بشرح زیر می باشد:

۳ فروردین ۱۰ واحد

۱۲ فروردین ۲۰ واحد

۱۵ فروردین ۵ واحد

۲۱ فروردین ۵ واحد
             ——
               ۴۰

شرکت فوق برای ارزیابی ۳۰ واحد کالای خود که در انبار مانده است ناگزیر است از یکی از روشهای ادواری قیمت گذاری بهره جوید در اینجا ما به سه روش lifo ، weighted average ، fifo ، ارزش موجودی پایان دوره و به تبع آن بهای تمام شده کالای فروشی رفته و اثرات محاسبه سه روش بر سود آوری را محاسبه خواهیم کرد:

Fifo روش اولین صادره از اولین وارده:

ارزش موجودی پایان دوره: کلی

۲۰ واحد ۱۲۰ ریالی ۲۴۰۰

۱۰ واحد ۱۱۰ ریالی ۱۱۰۰
—–               ——–
۳۰                      ۳۵۰۰

ارزش یا بهای تمام شده کالای فروش رفته طی ماه فروردین ۴۱۰۰=۳۵۰۰-۷۶۰۰ lifo روش اولین صادره از آخرین وارده:

ارزش موجودی پایان دوره: کلی

۲۰ واحد ۱۰۰ ریالی ۲۰۰۰

۱۰ واحد ۱۰۵ ریالی ۱۰۵۰
—-                ——–
۳۰                      ۳۰۵۰

ارزش یابهای تمام شده کالای فروش رفته محلی ماه فروردین ۴۵۵۰=۳۰۵۰-۷۶۰۰

weighted average میانگین موزون:                      ۵۷۱/۱۰۸=۷۰÷۷۶۰۰

بهای تمام شده موجودی آخر دوره فروردین ماه          ۱۳/۳۲۵۷=۵۷۱/۱۰۸×۳۰

بهای تمام شده کالای فروش رفته فروردین ماه          ۸۷/۴۳۴۲=۱۳/۳۲۵۷-۷۶۰۰=۵۷/۱۰۸×۴۰

 

 سیستم ارزیابی دائمی موجودیها (perpenal inventory ):

در این سیستم کلیه مبادلات خرید و فروش در حساب موجودیها ثبت می شود. نظر به اینکه این سیستم باعث می شود که حساب موجودیهای کالاها همواره با زمان منطبق باشد (بروز باشد) تحت این عنوان سیستم ارزیابی دائمی موجودیها نامگذاری شده است. هر گونه ورود و خروج از انبار باید به قیمتی ارزیابی گردد اینجاست که انتخاب شیوه قیمت گذاری برای اقلام ورودی و خروجی از انبار الزامی شود مهمترین روشهای نگهداری و ارزشیابی و تقویم دائمی موجودیها عبارتند از:


۱- روش شناسایی ویژه( specific identification )

2- روش)(fifo (first in first out

3- روش) (lifo (last in first out

4- روش شناسایی ویژه:


اعمال این روش مستلزم پیگیری جریان فیزیکی و بهای تمام شده هر قلم از موجودیها از زمان تحصیل تا موقع فروش یا مصرف است. این روش در زمانی مناسب است که بتوان هر قلم از موجودی را بطور جداگانه ای مشخص کرد و بهای تمام شده مربوط به آنرا تخصیص داد و معمولاً برای اقلام گران قیمت و منحصر بفرد مثل جواهرات و آثار هنری و نظیر آنها کاربرد دارد و عمومیت کاربردی ندارد.


مزیتها و معایب شناسایی ویژه:

مزیت ویژه این روش اینست که تطابق (مقابله) صحیح اقلام بهای تمام شده با درآمد مربوط را امکان پذیر می سازد. نقطه ضعف مهم آن نیز فراهم آوردن امکان اعمال نفوذ بر رقم سود ناخالص برای مدیریت است. زیرا هنگام فروش، مدیریت می تواند به اقتضاء و بر مبنای سود مورد نظر رقم بهای تمام شده دلخواه را انتخاب کند بعلاوه اجرای این روش در بسیاری از واحدهای تجاری – تولیدی با اشکال مواجه شده و از این رو، موارد استفاده آۀن تنها به محصولات گرانبها و منحصر بفرد محدود گردیده است.

مزیتها و معایب روش fifo:

کاربرد این روش که متداولترین روش ارزیابی موجودیهاست بسیار آسان است. گردش اقلام بهای تمام شده در این روش ، معمولاً با گردش فیزیکی اقلام موجودیها مطابقت می کند و موجب ارزیابی موجودیهای آخر دوره با قیمتهای نزدیک بجاری می شضود. ضمناً اجرای این روش در دوره هایی که قیمتها در حال افزایش است موجب ایجاد سود ناخالص بیشتر می شود. علیرغم مزایای فوق سود بیشتر موجبات مالیات بر آمد بیشتر را فراهم می آورد و در آمد های جاری با اقلام بهای تمام شده نسبتاً قدیمی مقایسه می شود و در نتیجه کارایی و سود بیش از واقع نشان داده می شود ضمن اینکه برای جایگزینی اقلام موجودیها بهای بیشتری نیز باید پرداخت گردد. تطابق (مقابله) اقلام بهای تمام شده قدیمی با در آمد های جاری موجب ایجاد سود ناشی از نگهداری موجودیها (inventory profit) می شود که بنوبه خود باعث نشان دادن قدرت سودآوری بیش از واقع و احتمالاً گمراهی گروههای ذینفع می شود. مزایا و معایب lifo : مزیت عمده این روش اینست که در دوره افزایش قیمتها، سود ناخالص به میزانی کمتر محاسبه و مالیات بر درآمد کمتری پرداخت می گردد که موجب بهبود وضعیت نقدینگی و گردش وجوه نقد می شود ضمناً درآمد جاری با اقلام بهای تمام شده نزدیک به قیمتهای جاری مقایسه و مقابله و در نتیجه سود ناخالص نیز سودآوری تجاری را بهتر نشان می دهد.

اما اگر این روش د رچند دوره مالی متوالی به کار بره شود اقلام موجودیهای منعکس در ترازنامه با ارزش به مراتب کمتر از قیمتهای جاری (در موقع افزایش قیمتها) نشان داده می شود زیرا بر مبنای اقلام بهای تمام شده قدیمی و نسبتاً ارزان (که موجب پائین آمدن غیر معقولی را موجب محاسبه سود ناخالص کمتر در مقایسه با روش fifo می شود گرچه سود آوری شرکت یا واحد تجاری را موجب می شود لذاست که مسئولین کشورهای صنعتی شرکتها را مقید کرده اند تا جهت مقاصد مالیاتی در صورت استفاده از lifo ، آن را در محاسبه ناخالص بمنظور گزارشگری مالی نیز بکار برند.

مزایا و معایب میانگین موزون و متحرک:

این روشها که بترتیب در سیستمهای ارزیابی ادواری و دائمی موجودیها بکار می رود در مقایسه با روش lifo ، در برخی از کشورهای صنعتی کمتر متداول است زیرا کلیه نقاط ضعف دو روش lifo ، fifo را داراست در حالیکه مزیت عمده ای نیز ندارد. در صورت اجرای این روش ها، سود ناخالص و موجودیهای آخر دوره هیچ یک با قیمتهای جاری یا قیمتهای جاری یا قیمتهای نزدیک به آن محاسبه نمی شود.

 

سایر روشهای متداول قیمت گذاری موجودیها:

روش میانگین وزنی پایان ماه: برخی از واحدهای تجاری بمنظور هزینه یابی و گزارشگری سریع سفارشات یا محصولات تکمیل شده، نرخ میانگین هر یک از انواع مواد موجود را در پایان ماه تعیین می کنند و آنرا برای هزینه یابی مواد صادره طی ماه آینده مورد استفاده قرار می دهند.

روش قیمت بازار در تاریخ صدور: موادی که دقیقاً استاندارد گردیده و در بورسهای کالا مانند پنبه، گندم، مس یا نفت خام مورد معامله قرار می گیرند، گاه به قیمتهای بازار در تاریخ صدور، به حساب تولید منظور می گردند. در واقع، این روش هزینه جایگزینی را جانشین هزینه مواد مصرفی می سازد. مزیت این روش اینست که مواد باقیمانده جاری به حساب تولید منظور می گردد.


روش نرخ استاندارد:

در این روش هزینه مواد صادره با قیمت از پیش تعیین شده ای که منعکس کننده قیمت عادی یا مورد انتظار آتی آن است، محاسبه می شود. در این حالت، دریافت صدور کالا تنها بر حسب مقدار در کارتهای معین مواد ثبت می شود که به این روش، روش قیمت گذاری استاندارد گویند.


روش آخرین قیمت (Lp=last price):

در این روش آخرین قیمت خرید مبنای قیمت گذاری قرار میگیرد.

روش بهای تمام شده یا قیمت بازار هر کدام که کمتر بود: که به روش اقل قیمت بازار یا بهای تمام شده مشهور است.

سیستم ثبت ادواری

در سیستم ادواری، مقادیر موجودی با شمارش فیزیکی در یک تاریخ مشخص، تعیین گردیده و سپس با توجه به نتایج شمارش فیزیکی، قیمت گذاری بر مبنای یکی از روشهای ارزشیابی انجام می شود

سیستم ثبت دایمی

در این سیستم، سوابق و مدارک موجودیها به تفصیل نگهداری شده و هر یک از اقلام خرید یا فروش معاملات مرتبط به آن به محض وقوع در حساب موجودیها منعکس می گردد.


درآمدی برمفاهیم روشهای ثبت موجودی ها


در رابطه با روشهای ثبت از طریق مثالی سعی خواهم نمود مبانی منطقی حاکم بر این شیوه ها را شرح دهم: استوانه ای را در نظر بگیرید که قطر آن اندکی بیشتر از کره های فلزی هم اندازه است به عنوان مثال استوانه هایی که در آنها توپهای تنیس جهت فروش عرضه می گردد ماهیت کره های فلزی ما که در این مثال سه عدد می باشند از نظر فیزیکی یکسان است لیکن اعداد ۱۰ ۱۵ و ۲۰ بر روی آنها درج گردیده است و این وجه تمایز آنهاست.سه کره را داخل استوانه قرار می دهیم آنها بر روی هم قرار خواهند گرفت حال فرض کنید استوانه انبار است کره کد موجودی کالای ماست که در کاردکس انبار عدد سه ثبپت گردیده است ارقام درج شده بر روی هر یک از کره ها بیان گر مبلغ خرید آن است همان گونه که میبینید برای انبار که کاردکس ها را تعدادی نگهداری می کند مبلغ اهمیتی ندارد برای حسابداری ریالی انبار هم مبنای ثبت خرید کاملا مشخص است یعنی شما که کره ها را وارد استوانه می نمایید چون هدف شما وارد کردن کره در استوانه است و برایتان صرفا همین موضوع مهم است به هدف خود رسیده اید اما اکنون می خواهید یکی از کره ها را از استوانه خارج کنید برای کسی که به اعداد درج شده بر روی کره ها اهمیت نمی دهد یعنی انباردار که کاردکس تعدادی را نگه داری می کند در این مرحله هم تفاوتی وجود ندارد اما فردی که به اقلام درج شده بر کره ها اهمیت می دهد مسلما بی تفاوتی صادق نیست در اینجاست که علم حسابداری سه روش ممکن را تعریف کرده است:روش اول من آخرین کره ای را که داخل استوانه نموده ام اول بر میدارم (لایفو) من اولین کره ای را که وارد نموده ام اول بر می دارم (فایفو) من هم به مانند انباردار به اعداد اهمیت نمیدهم و میانگین آنها را ثبت می کنم (میانگین) حالا خروج یک کره در روش لایفو به صورت زیر ثبت می شود

بهای تمام شده         ۲۰ بدهکار
           موجودی کالا           ۲۰ بستانکار

در روش فایفو به صورت زیر ثبت می شود

بهای تمام شده      ۱۰ بدهکار
          موجودی کالا           ۱۰ بستانکار

در روش میانگین به صورت زیر ثبت می شود


بهای تمام شده    ۱۵ بدهکار
          موجودی کالا         ۱۵ بستانکار


حال می توان گفت چگونه موجودی برخی شرکتها که در گذشته از روش لایفو استفاده می کردند به طور معنی داری کم محاسبه می گردیده است در مثال ساده این بحث فرض کنید گردش کره ها به نحوی باشد که کره با شماره ده هیچ گاه استخراج نگردد.
در توضیح این مطلب به مثال کوچک دیگری بسنده میکنم برای آنکه مفهوم برایتان کاملا جا بیفتد استوانه فرض شده را در روش لایفو ته بسته در نظر بگیرید یعنی استوانه ای که کره ها را فقط از جایی که داخل کرده ایم میتوانیم خارج نماییم اما در روش فایفو هیچ گاه کره ورودی از محل ورودش خارج نمی گردد یعنی در فایفو استوانه دو طرفش باز است


                                                                                                                                                       منبع:http://hesabdaran-e-saghez.ir




تاریخ : جمعه 94/8/29 | 6:47 عصر | نویسنده : محمد قانعی مطلق |